معنی نازک کمر در لغت نامه دهخدا

نازک میان. کمرباریک. لاغرمیان. که میانی لاغر و باریک و موزون دارد:، پنجۀ بهلۀ نازک کمران، با عدم دست و گریبان شده است.، صائب (آنندراج)

معنی نازک کمر در فرهنگ لغت هوشیار

کمرباریک لاغر میان: پنجه بهله نازک کمران با عدم دست و گریبان شده است. (صائب)

معنی نازک کمر - جستجوی لغت در جدول جو

نازک کمر

لغت نامه دهخدا

نازک کمر

فرهنگ لغت هوشیار

نازک کار

صنعتگری که کارهای ظریف انجام می دهد، آنکه اشیای ظریف می سازد، استاد بنّا که روکار ساختمان و کارهای سفیدکاری و گچ بری را انجام می دهد

فرهنگ فارسی عمید

نازک کار

(زُ)

در تداول بنایان، آنکه گچ بدیوار مالد یا گل گچین و امثال آن سازد. بنائی که سفیدکاری و گچ بری کند. بنائی که تنها به گچ کاری پردازد. (یادداشت مؤلف). مقابل سفت کار و کلفت کار

لغت نامه دهخدا

نازک کاری

(زُ)

کارهای باریک لطیف مثل گچ بری و باریک سازی های نقاشی. (فرهنگ نظام). آن کاری نازک است که در گچ بری و زرگری و مانند اینها هویدا می گردد. منبت کاری را هم گویند. (آنندراج). عمل نازک کار. رجوع به نازک کار شود

لغت نامه دهخدا

نازک خور

(دُمَ فِ / فَ)

نازک خوار

لغت نامه دهخدا

نازک جگر

(زُ جِ گَ)

که جگری نازک و آزارپذیر دارد. که نازپرورده و حساس است و زودرنج:
نازک جگران باغ رنجور
شیرین نمکان تاک مخمور.
نظامی

لغت نامه دهخدا

نازک چر

(دُ مَ شِ کَ)

نازپرورده. که در ناز و نعمت زیسته است. که همه غذائی نتواند خورد. که به غذای لطیف و خوب عادت کرده است. خوش خوراک. نازک خوراک

لغت نامه دهخدا

نازک کار

بنایی که بدیوار گچ مالد و سفید کاری و گچ بری کند مقابل سفت کار کلفت کار، نجاری که اشیا چوبین ظریف سازد از قبیل تخته نرد النگو کیف زنانه

فرهنگ لغت هوشیار

نازک کاری

عمل و شغل نازک کار، نجاری توام با ظرافت ازقبیل ساختن تخته نرد النگو کیف زنانه (کردستان مخصوصا سنندج)

فرهنگ لغت هوشیار

نازک خور

نازک خوار

فرهنگ لغت هوشیار

نازک جگر

حساس زود رنج. یا نازک جگران باغ. گلها: نازک جگران باغ رنجور شیرین نمکان تاک مخمور. (نظامی گنجینه گنجوی)

فرهنگ لغت هوشیار

نازک چر

آنکه درنازونعمت پرورده شده کسی که بغذا های لطیف و خوب عادت کرده نازک خوار

فرهنگ لغت هوشیار

نازک کار

بنایی که به دیوار گچ مالد و سفیدکاری و گچ بری کند، مقابل سفت کار، کلفت کار، صنعتگری که اشیاء ظریف سازد از قبیل تخته نرد، النگو، کیف زنانه

فرهنگ فارسی معین

معنی نازک کمر - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما